من به دنبال آرامشم

روزانه نویسی

من به دنبال آرامشم

روزانه نویسی

همسر بیکار شده

سلام 

همسر دو روزه که از بیکار شده

خیلی ناراحتم

واقعا نمیدونم چیکار کنیم

متاسفانه هیچ کاری هم از دستش بر نمیاد

خدایا خودت کمکمون کن....

نظرات 9 + ارسال نظر
Blue Mahya شنبه 16 بهمن 1400 ساعت 00:13 http://Bluemahya.blogsky.com

من یکبار این کامنت رو گذاشتم ولی باگ های بلاگ اسکای باعث شد ارسال نشه،نمیدونم شاید ایموجی ها رو هم درست ایجاد نکنه...دوباره مینویسم.
-----
سلام بانو
امیدوارم خوب باشید
خصوصا پرنسس کوچولو

من همه پست هاتون رو خوندم و در واقع تابستون امسال وب شما رو پیدا کرده بودم و در طول زمان تمام آرشیوی که داشتید رو مطالعه کردم، تنها چیزی که میتونم بگم اینه که شما یک انسان با قلبی پاک هستید، سادگی و مهربونی و صداقتی که دارید توی هر کسی نیست، دوست داشتم که خواهری مثل شما داشتم و یا حتی یک دوست صمیمی، چون هیچ چیز منفی ئی دربارتون حس نمیکنم، صبوری و سلیقه ی شما تحسین برانگیزه.

متاسفانه من اینستاگرام ندارم و نمیتونم اونجا دنبالتون کنم، ولی اگر ممکن بود آیدی اینستا رو برام توی وبم بنویسید که اگر بعدا اکانتی ساختم اولین نفر شما باشید که دنبالش میکنم.

یک سری پست ها هم اینجا پسورد داشت، اگر ممکن بود و دوست داشتید پسورد رو بدید تا کامل تر بخونمتون

خودتون رو بیشتر دوست داشته باشید.
میدونم اوضاع و روزگار سختی هست؛ولی باز هم برامون بنویسید♡♡♡

سلام عزیزم
مرسی که برام وقت میذارین
قوربونتون بشم خودتوتن خوبین که همه رو خوب میبینین
اگه ایمیل دارین برام آدرس ایمیلتون رو بذارین آدرس اینستا و رمزوبلاگ رو بفرستم اون کامنتی که برام آدرس میذارین رو تائید نمیکنم
فداتون بشم خیلی عزیزین

آرامش یکشنبه 10 بهمن 1400 ساعت 02:19

سلام عزیزم.. خیلی ناراحت شدم. همسرتون کار پیدا کردن؟ دخترت خوبه؟

سلام عزیزم
ممنونم که به یادم هستی
نه هنوز
تو اسنپ کار میکنه
فرشته کوچولو این روزا با دلبری هاش خیلی به کمرنگ شدن ناراحتی های زندگیمون کمک میکنه

آبگینه چهارشنبه 22 دی 1400 ساعت 15:11 http://Abginehman.blogfa.com

مگه پیش پدرشون کار نمیکردن؟

سلام عزیزم
از تیرماه دیگه اونجا کار نمی کرد
آماده سازی فست فود کار میکرد

یپید چهارشنبه 22 دی 1400 ساعت 12:04

همسرت اگه اشتباه نکنم تو مانتوفروشی که باباش داشت کارمیکرد، خودتم اونجا بودی، چه جوری بیکار. شد؟ امیدوارم زودتر اوضاع درست بشه

سلام عزیزم
تا ۴ سال پیش مانتوفروشی بود
بعد تبدیل سوپر مارکت کردن
منم دو سال اول کار کردم
بعد کرونا دیگه نرفتم
به علت تعطیلی مدارس فروش مغازه خیلی پایین اومد همسر هم دیگه از تیرماه دیگه اونجا نرفت
تو آماده سازی فست فود کار میکرد که بیکار شد

الهه چهارشنبه 22 دی 1400 ساعت 00:07

سلام سمیه خانم
امروز آش دوغ اردبیلی شما رو برای همکارام درست کردم عالی شد
ان شاالله که همیشه موفق باشید
گفتم از یه دوست اردبیلی یاد گرفتم

سلام عزیزم
به به چه عالی
نوش جان
خوشحالم که تونستم یه کار مثبت با این وبلاگ انجام بدم
فداتون بشم عزیزین

یه پرنسس شنبه 18 دی 1400 ساعت 13:59

سلام گلم ایشالا که مشکل همسرت به زودی زود حل میشه و می ره سر یه کار خوب و پردرآمد و خیلی بهتر از کار قبلیش !
سمیه جان قصدم از اومدن به اینجا این بود که ازت خواهش کنم از این سوگواری و عزا هر چه زودتر دربیای و در مورد داماد عزیزتون تسلیم خواست خدا بشی و بیشتر از این خودتو اذیت نکنی می دونم سخته و جای برادرت بوده ولی گلم تو الان فقط مسئول زندگی خودت نیستی یه کوچولوی خوشگل داری که با اینکه نمی تونه حرف بزنه تمام حسهای تورو می فهمه و بدون اینکه بفهمی غصه می خوره و عذاب می کشه می دونی عزیزم توی اینجور مسائل از یه جایی به بعد باید به خودمون بیائیم و بپذیریم که این مساله اتفاق افتاده و ما چه خودمون رو بکشیم و چه نکشیم هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد جز اینکه خودمون یا دیگرانو با فرو رفتن تو غم و غصه نابود خواهیم کرد و لذت یه زندگی بدون غم رو از دست خواهیم داد گلم منطقی باش و سعی کن خودتو از این غم بکشی بیرون تا غم تورو با خودش نبره به فکر بوسه جان باش اگه برادری از دست دادی و به دنیای مردگان پیوسته ولی به جاش دختری داری که زنده است و نیازمند یه زندگی شاد تو دنیای زندگانه که توش مادرش به جای اشک ریختن و زانوی غم بغل کردن بهش لبخند بزنه و از ته دل شاد باشه من یادمه مامان منم دقیقا مثل تو بود دو سه سال عزاداری‌ کرد برای عموی از دست رفتش، دو سه سال برای پدر بزرگی که موقع مرگش صدو خرده ای سالش بود بدون اینکه ذره ای فکر کنه که ما با همه بچگیمون دلمون شادیشو می خواست نه پیراهن سیاه و اشک و ناله هاشو چون ما هنوز زنده بودیم ولی مامانم انقدر ماتم زده مرده ها بود که مارو از یاد برده بود خواهش می کنم تو اینجوری نباش برا این ماتم یه نقطه پایان بذار و بلند شو و زندگی شادی برا بچه ات درست کن با غم و غصه خوردن تو برادرت دیگه برنمی گرده ولی دخترت هزارن هزار فردای روشن پیش روشه اگه تو به فکرش باشی!

سلام عزیزدلم
واقعا مرسی که برام وقت گذاشتی و این نکته ها رو برام یادآوری کردی
حرفات خیلی به دلم نشست واقعا به شنیدن این حرفا نیاز داشتم
چند بار کامنت زیباتونو خوندم و بازم خواهم خوند
تک تک جملاتتون منو بفکر برد
بازم مرسی
انشالله همیشه شادو سلامت باشید و خدا به اندازه ی دل پاک و مهربونتون بهتون بده

امینه جمعه 17 دی 1400 ساعت 18:42

امیدوارم زودتر کار پیدا کنن.
ولی چرا فقط ناراحتی هاتو اینجا می نویسی؟ خب تو شادی ها هم بقیه رو سهیم کن

سلام عزیزم
خیلی ممنونم بابت حرف قشنگی که زدی
حق با شماست چشم حتما از این به بعد حواسم هست که از خوشی هامم بنویسم

مرسی

خدی جمعه 10 دی 1400 ساعت 17:43

عزیزم ایمیلتو چک کن

مرسی عزیزم

نسیم چهارشنبه 8 دی 1400 ساعت 10:40

پیدا میشه کار
غصه نخور
حتما کار پیدا میکنه

انشاللھ
فعلا میرہ اسنپ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد