من به دنبال آرامشم

روزانه نویسی

من به دنبال آرامشم

روزانه نویسی

روزه مره

سلام

روزای گرم تابستون خداروشکر داره تموم میشه و به هوای سرد نزدیک میشیم 

البته اردبیل که در کل هواش خنکه اما بعضی روزا بعضا گرم میشه

جمعه هفته قبل که ۲۷ مرداد ، چهارمین سالگرد ازدواجمون بود رفتیم کوه آق.داغ در سلسله کو.ه بز.غوش

روز قبلش برای ناهار رفتیم بیرون و برای من لباس کوهنوردی- ورزشی خریدیم

کفش کوهنوردی ، گیتر، دستمال سر، کلاه نقابدارو لباس ورزشی خریدیم 

یه مانتوی صورتی هم همرنگ لباسام از مغازه برداشتم

با اینکه همون شب خاله پری اومد سراغم اما از سر ذوق لباسا پاشدم رفتم کوه

خیلی اذیت شدم ،چون مسیرشم خیلی سخت بود

با پسرعمه و دوست همسرم رفتیم ، پسرای خوبی بودن خیلی خوش گذشت

شبش رفتیم کبابی تا یه کم جون بگیریم

شنبه زیاد حالمون خوب نبود چون خیلی خسته شده بودیم ، بدنمون هم خیلی کم آب شده بود

اما در کل چسبید

یکشنبه مادرشوهر گفت پول خیاط رو میدم ببریم پارچه ای که عید الناز از کربلا آورده رو بدیم بدوزه ، عوض پول خیاطی دیگه از کربلا چیزی برات نمیارم ، مهرماه قراره با الناز بره کربلا

خودم اینجوری بیشتر راضی ام ، آخه دفه قبل از کربلا چیز خاصی برام نیاورده بود - به قول خودش برای خودش و دختراش فقط دو میلیون سوغاتی خریده بود اما برای من جمعاً به ارزش صدتومن چیزی نیاورده بود ، وقتی گفت پول خیاطو میدم گفتم اینجوری حداقل یه چیزی بهم میرسه

با پدرشوهر که میخواست بره برای خونه شون کره و پنیر بخره رفتیم خیاطی ، خواهرشوهرا هم بودن که موندن تو ماشین ، با مادرشوهر رفتیم داخل خیاطی ، پارچه  نشون خیاط دادیم ، مدلی  که خودم انتخاب کرده بودمو بهش گفتم اونم کم و کسری پارچه که تور و پارچه ساتن بود رو قرار شد بخریم 

ظهرش با همسرم رفتم پارچه رو خریدم بردم دادم به خیاط و ازش قیمت خیاطی رو پرسیدم که گفت ۲۳۰ تومن با تخفیف ، که من خیلی ناراحت شرن برای یه پیراهن کوتاه ۲۳۰ تومن زیاد بود اومدم خونه به مادرشوهر گفتم که این خیاط خیلی زیاد میگیره و من دلم نمیاد اینقد بهش پول بدم و قرار شد پارجه رو برم ازش بگیرم ببرم یه جای دیگه که بعد ازظهر بابا و مامان اومدن مغازه دنبالم و باخم رفتیم پارچه به دوست آبجیم که خیاطه دادیم به اون ، که گفت ۸۰ تومن میگیره منم  دیدم خیلی کم میگیره یه پارچه قرمز مخملم داشتم که آبجیم بهم داده بود  گفتم اونم برام بدوزه ، 

پول خیاط رو هم پدرشوهرم داد ، دستش درد نکنه

تا اینجا قبلا نوشته بودم که الان پستش کردم