من به دنبال آرامشم

روزانه نویسی

من به دنبال آرامشم

روزانه نویسی

روزهای کرو.نایی

سلام دوستان

شرمنده بازم دیر اومدم

همچنان به خاطر نازی خانم عزیزم ناراحتم، تو اینستا که پست میذارن دلم آشوب میشه ، بعضا گریه میکنم بعضا بغض میکنم ، متاسفانه هیچ کاری از دستم برنمیاد، خدا خودش به دل پاک و مهربون نازی خانم صبر بده ، داغ فرزند دیدن خیلی سخته اصلا قابل تصور نیست

برای آرامش دل این مادر مهربون همیشه دعا میکنم.


این روزا سر همه مون با این ویروس لعنتی گرمه ، همه مون وسواس گرفتیم ، همه مون دچار ترس و استرس درونی شدیم ، خدا به همه مون کمک کنه

باید از جزئیات این روزا برای خودمون یادداشت برداریم تا اگه چندماه دیگه از شرش راحت شدیم بعدها یادمون بیفته که چیا کشیدیم ، همش درگیر ماسک ، دستکش و ضدعفونی کننده و .... هستیم

امسال عید نداریم ، خرید ماهی گلی نداریم ،دیدو بازدید نداریم، مسافرت نداریم ، گردش نداریم، باید بمونیم خونه تا خدای نکرده هم خودمون مریض نشیم هم آدم دیگه ای رو آلوده نکنیم، خیلی خیلی سخته 

همیشه این روزا حال و هوای عید داشتیم برنامه ریزی برای تعطیلات عید داشتیم اما الان هیچکدومو نداریم...

یه روز با آبجیا رفتیم کمک‌مامان گردیم برای خونه تکونی البته کارزیادی نتونستیم انجام بدیم بیشترشو خودمامان بعداانجام داد

این روزا شدیدا درحال خونه تکونی ام یه جوری کار میکنم انگار قراره برم فینال یا پولی قراره بهم بدن

بعد از سه ونیم سال که تو این خونه ایم شیشه هارو پاک کردم ، یه بار تو اسباب کشی شیشه پاک کرده بودم ، 

شیشه ها وحشتناک کثیف بودن ، دیگه جوری بود که بیرونو نمیشد خوب دید ، شیشه های سمت کوچه ، سمت حیاط یا همون پارک ، شیشه ی درب تراس و شیشه های خود تراس که بعدا خودمون دادیم نصب کردن و متحرک هستن رو پاک کردم،

پارکت رو واکس زدم ، ظرفای بوفه رو گذاشتم تو ماشین ظرفشو.یی ، میز عسلی بزرگم که به شکل دو تا قو هستن ، پایه ی  قو که گلهای طلا که همسر موقع عروسی بهم داده و بَبر که میذارم تو  راهپله رو شستم ،

جاکفشی رو تمیز کردم و پادری پشت درب ضد سرقتو شستم.

دیوارهای سرویس بهداشتی رو با جارو و پودر رختشویی خوب شستم ، خود سرویس رو هم تمیز کننده مَن ریختم و شوتکه کشیدم،

پتو که رومون میکشیم رو شستم جوری کثیف بود که اول فکر کردم پتو داره رنگ میده خخخخخ

کمد دیواری های هر دوتا اتاق رو ریختم از اول چیدم ، کلی وسایل اضافی ریختم بیرون

لوسرا رو با اسپری چند منظوره پاک کردم ، لوسر آشپزخونه رو  باز کردم شستم کلا روغن گرفته بودش

هود و اجاق گاز رو باهزار مصیبت تمیز کردم واقعا سخت بود پاک کردنشون مخصوصا هود که چون شیشه آینه ای سیاهه پاک کردنش مصیبیت عظماست

میزکامپیترمو خوب دستمال کشی کردم

همه ی گلهای مصنوعی خونه رو شستم

میرناهار خوری رو بردیم آشپزخونه ، سالن یکم بازتر شد

کابینتای آشپزخونه رو خوب مرتب و تمیزکردم 

کلی وسایل دکوری از سالن حذف کردم 

بلاخره که حدود ۲۰ روزه یک ریز دارم کار میکنم

پاها و دستام زخم و زیلی شدن 

پوست دستام سیاه و  کاملا خشک شدن

چندتا کار جزئی دارم مثل تمیز کردن کلید پریزا و دستمال کشی پله های راهپله و ....اونا رو هم انشاله فردا انجام بدم دیگه راحت میشم 

فقط میمونه جاروکشی نهایی که همسر زحمتشو میکشه

تنها کمکی که همسر میکنه کشیدن جاروبرقیه البته پارکینگ رو هم زحمت کشید شست

بعد تموم شدن کارام میخوام به خودم برسم ، چون آرایشگاهها تعطیله خودم باید ابرومو بردارم و بدنمم اپیلاسیون کنم

میخوام صورتمو ماسک هم بذارم یه کمی جون بگیره بدبخت تو این  مدت داغون شده.


راستی من قبل شروع جریان ویروس کرو.نا خریدای عیدم رو کرده بودم که هرچند دیگه بعد عید باید استفاده کنم سه تا مانتو گرفتم مشکی کلاهدار، صورتی کرواتی جلوباز از لارا خریدم ، کرمی جلو باز

دو تا پالتو گرفتم زرد جلوباز ، کالباسی دکمه دار کلاسیک

یه کت کوتاه راه دار سفید_مشکی

دو تا شلوار گرفتم جین  نوک مدادی ، مشکیه چرم

سه تا شال : بافت یاسی ، موهیرسورمه ای ، حریر کالباسی

کیف دو تا : مشکی کوچیک دوشی ، طوسی دستی

کفش یه دونه کالباسی 

کفش باید چند تای دیگه هم میگرفتم که به خاطر ویروس دیگه وقت نشد ، انشالله بعد عید میگیرم

من زیاد اهل خرید گردن نیستم هرچندوقت یکبار خرید کلی میکنم یه مدت اونا رو استفاده میکنم ، اینارو هم بیشترشونو از تبریز و آستارا خریدم فقط کیف و کفش رو از اردبیل خریدم.

یه چیز جالبه مسخره بگم تو این اوضاع خونه تکونی که دیگه دارم از کمر درد و زانو درد نابود میشم فسنجون و قورمه سبزی برای چند بار استفاده درست کردمگذاشتم فریزر

میدونم اینجور فریز کردنا ضرر داره اما اینا به نظر من غذااای سختی هستن که خیلی زمان و انرژی میبرن پس بهتره همون زمان  و زحمت رو بذارم برای مثلا ۴ بار استفاده قورمه سبزی که البته به نظر من وقتی غذا با حجم زیاد پخته میشه خوشمزه ترم میشه

فعلا اینو پست کنم میخوام یه پست دیگه هم بذارم برای آروزها و اهداف سال ۹۹

خدایا شکرت.....

نظرات 5 + ارسال نظر
فرنوش سه‌شنبه 27 اسفند 1398 ساعت 22:38

برای نازی خانوم آرزوی صبر دارم. خیلی سخته برای بنده خدا.‌جز دعا از ما کاری ساخته نیست عزیزدلم

سلام عزیزم
عیدت مبارکه گلم
بله واقعا سخته ، خدابهشون صبر بده
ممنونم که براشون دعا میکنین
خیلی آدم خوبی هستن کاش اینجوری نمیشد

فرنوش سه‌شنبه 27 اسفند 1398 ساعت 22:31

سلام عزیزدلم. خداقوت، چقدرررر کار انجام دادی. منم کم و بیش خونه تکونی کردم اما خرده کاری دارم هنوز. شیرینی هم میخوام خودم درست کنم، هر چند دید و بازدیدی در کار نیست. انشااله بعد عید همه خریدهای قشنگت رو به دل خوش استفاده میکنی عزیزم

سلام گلم
قربونت بشم ، عزیزی
آره واقعا خیلی زیاد کار کردم ، طوری تمیز کار کردم که الان هیچکاری تو خونه ندارم برای انجام دادن
واقعیتش شیرینی درست نکردم ، اول میخواستم درست کنم بعد دیدم هیچ دیدوبازدیدی نخواهیم داشت دیگه بیخیال شدم ، از یه طرفم گفتم خونه هم کثیف میشه حالا بیا خونه رو تمیز کن
انشالله عزیزدلم

آرامش دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت 03:42

مبارک عزیزم.. من اعتقاد دارم سالهایی که حسسسابی خونه تکونی کردم، سال خیلی خوبی شده برام. ایشالله برای شما هم.. می گن فرورها دم سال تحویل میان و اگه ببینن اهالی خونه خوش و خرمن و خوته تمیزه و اجاق گرمه، دعای خیر و برکت می کنن و می رن.. ولی اگه ببینن کثیفه و اهالی دلخور و قهرن و .. قهر می کنن و برکت رو می برن.
خریداتم مبارک خانم.. من نرسیدم هیچی بخرم..
فقط دو ناه قبل یه کیف و روسری خریدم اونام دم دستی.. گرچه امسال عید دیدنی نیست و بماند که سالهای قبلم من جندان جایی نداشتم که برم
هزار بار به صفحه ات سر زدم سمیه جان، خدا رو شکر که نوشتی.. دلم پوسید‌

سلام عزیزدلم
انشالله که همینجوری که شما میگین باشه برام
واقعیتش سال ۹۸ سال بدی تو زندگی شخصیم نبود برام
با اینکه سقط ناموفق داشتم و خیلی از عزیزان رو چه در جریان سیل ، زلزله ، آبان ، هواپیما و کرونا از دست دادیم
اما خداروشکر خیلی ناراحت و نا امید نیستم
نمیدونم شایدم از اثرات مصرف فارماتن هست که نمیذاره غصه بخورم
خریدای شما هم خیلی مبارکه
فدات بشم منم چند سال بود خرید درست حسابی نمیکردم امسال بعد چند وقت خوب خرید کردم که اونم اینجوری شد
البته من از بهمن شروع به خرید کردم قبل جریانات کرونا بود
انشالله بعد عید با خیال راحت که از دست کرونا راحت شدیم میرین خرید
قربونت بشم ، جوری سرگرم خونه تکونی بودم که خیلی کم نت گردی میکردم صبح تا شب فقط کار میکردم که شاید کارا زود تموم بشن
که خداروشکر الان از وضعیت خونه خیلی راضی ام
عزیزم پیشاپیش عیدت مبارک برات بهترینها رو در سال جدید آرزومیکنم
لحظاتت لبریز از عشق ، شادی ، مهرومحبت ، سلامتی و جیب پر از پول باشه

فرناز شنبه 24 اسفند 1398 ساعت 21:37 http://ghatareelm.blogsky.com

چه پست پر انرژی خوبی بود

سلام گلم
ممنونم از نگاه پرمهرت
لحظاتت لبریز از عشق

سحر شنبه 24 اسفند 1398 ساعت 11:22 http://Senatorvakhanomesh.blogfa.com

ماشاالله چقدر کار کردی.
جه فکر خوبی بوفه منم کثیف بریزم تو ماشین طرفشویی راحت تره.
خریداتم مبارکت باشه خیلی خوب کردی خریدات کردی چقدرم ماشاالله خریدی به شادی بپوشی.
انشاالله این ویروس بره می کارش راجت بشیم
امسال واقعا عیدی نیست

سلام عزیزم
واقعا خیلی کار کردم تو ۷ سال زندگی مشترکمون اولین بار بود اینقد شدید خونه تکونی میکردم
بله واقعا ماشین ظرفشویی برای ظرفای بوفه خیلی کمک میکنه فقط حواست باشه مایع براق کننده ماشین تموم نشده باشه چون ظرفای کریستال لک میفتن
فدات بشم زیاد اهل خرید کردن نیستم یه بار چند دست میخرم یه مدت دیگه نمیخرم
امسالمون با این ویروس لعنتی خراب شد کاش این روزا زودتر بگذرن
مواظب خودت و عزیزانت باش گلم
لحظاتت لبریز از عشق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد