من به دنبال آرامشم

روزانه نویسی

من به دنبال آرامشم

روزانه نویسی

٣٠-چارشنبه سورى مبارک

سلام 

چارشنبه سورى مبارک ، ان شاله که هرچى غم ، غصه ، ناراحتى ، کدورت و .... داشتیم رو دیشب تو آتیش ریختیم و دلمون پاکه پاک شده

خداروشکر

دیروز سه تا ماهى گلى با سبزه خریدم

هفت سین هم چیدم ، امسال زیاد باسلیقه نشد وقت نکردم با حوصله بچینم اما بازم خوشگله

دیروز از صبح مغازه بودیم تا ظهر که براى ناهار رفتیم ، بعد ازظهر مغازه خلوت بود ساعت ٦:١٥ خداروهزارمرتبه شکر برق رفت ما مجبور شدیم مغازه رو ببندیم آخه مغازه تاریک بود دستگاه دزدگیر و دوربین مداربسته هم کار نمیکرد،

رفتیم خونه یه کم رو مبل نشستیم که برق اومد ، همسرى رفت دوش گرفت منم تخم مرغ گذاشتم تو پوست پیاز آب پز بشه

ساعت هفت ونیم رفتیم پایین مادرشوهر بهم ١٠٠ تومن عیدى داد بعد رفتیم دم در با خواهر شوهرم اینا آتیش روشن کردیم و از روى أتیش پریدیم، بهزاد ترقه شکلاتى و فشفشه آورده بود اونا رو هم روشن کردیم ، خوش گذشت

اومدیم بالا براى شام که مادرشوهر قیمه و ماهى دودى با پلو و سالاد درست کرده بود ، خوشمزه بود غذاش

بعد شام چاى ، آجیل و میوه خوردیم ، ساعت٩:٣٠ بلند شدیم بریم خونه مامانم اینا که دو تا تخم مرغ رنگى مادرشوهر بهمون داد

مامان برامون شام نگهداشته بود مرغ بریان با قیمه نثار و ماهى دودى از اونم خوردیم ، دیشب معده مون گشاد شده بود ، بعدش میوه ، شیرینى خوردیم مسابقه سوروایور رو دیدیم

خودمون یه چمدون بزرگ داریم که براى مسافرت هاى خارج ازکشور اونو میبریم اما چون میخواییم از ترکیه تپل خرید کنیم میخواییم دو تا چمدون ببریم ، چمدون خودمونو بردیم خونه سولماز اینا تا اگه چمدون اونا داخل چمدون ما شد اونم امانت بگیریم ازشون که خداروشکر اندازه شد ، و چمدون اونا رو هم گذاشتیم داخل چمدون خودمون که راحت ببریمشون،


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد